خسرو خسروشاهی: جلال مقامی مجری نبود، دوبلور بود
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۳۷۶۴
هر بار مرگ یکی از قدیمی های دوبله، جمع کثیری از هنرمندان و علاقمندان دوبله را عزادار میکند؛ خصوصا آنها که از نسل طلایی دوبله محسوب می شوند و متاسفانه تعدادشان روز به روز کمتر می شود. حالا چهار روز است که صدای ماندگاری دیگر از عالم دوبله برای همیشه خاموش شده است. هنرمندان عرصه دوبله امروز گرد هم میآیند تا برای آخرین بار با جلال مقامی وداع و او را به سوی خانه ابدی بدرقه کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خسرو خسروشاهی از پیشکسوتان عرصه دوبله و از دوستان زندهیاد جلال مقامی، دربارهی آشنایی دیرینه شان میگوید. به گفته او این دوستی به اندازه ای نزدیک بوده است که گویی سال ها با هم زندگی کردهاند و با تاسف ادامه می دهد: بزرگان دوبله یکی یکی رفتند. متاسفانه فکر نمیکنم دیگر کسی مانده باشد!
او با یادآوری اینکه حرفه اصلی جلال مقامی از همان ابتدا گویندگی و مدیریت دوبلاژ بوده است، تاکید می کند: «جلال مقامی مجری نبود» و سپس چنین ادامه می دهد: «یک برنامه «دیدنی ها»یی بود که از ایشان خواهش کردند برنامه را اجرا کند. چهره خوبی هم داشت برنامه را اجرا کرد، خیلی خوب هم گرفت و تمام شد و دیگر هم تکرار نشد.»
خسروشاهی پس از درگذشت جلال مقامی، درباره صدای تکرار نشدنی او این چنین می گوید: هر چیزی یک پایانی دارد، عمر هم همین طور. بزرگان دوبله یکی یکی رفتند و متاسفانه فکر نمی کنم دیگر کسی مانده باشد.
خسروشاهی سپس درباره ی دوستی و همکاری اش با جلال مقامی یادآور می شود: ما خاطرات زیادی باهم داریم. از جوانی با هم بزرگ شدیم و با هم زندگی کردیم. در سفرها همیشه با هم بودیم و بعدها زندگی دیگری شروع کردیم و هر کدام زندگی خود را داشتیم. آقای مقامی دوست عزیز من بودند. گوینده ای بسیار درجه یک و خوب؛ ولی خب این اواخر دچار ضعف جسمی شدند و ناراحتی از بی توجهی ها، ایشان را خانه نشین کرد. یکی ـ دو سال اخیر خانه نشین شدند؛ به گونه ای که برخی از دوستانش که همکار هم بودند را سه ـ چهار سال ندیده بود. جلال مقامی خانه اش تهران نبود و در کرج زندگی می کرد و به همین دلیل کسی به دیدارش نرفت. هفته پیش با ایشان صحبت کردم. کمی کسالت داشتم، ایشان تماس گرفتند و حالم را جویا شدند. او روزهای سیاه و تلخی را گذراند و بعد اینگونه فوت شد.
خسروشاهی در پایان درباره آثار شاخص زنده یاد جلال مقامی یادآور شد: ایشان کارهای شاخصی را گویندگی کردند که از آن جمله می توان به «دکتر ژیواگو» اشاره کرد که یکی از کارهای خیلی خوب ایشان بود. آن زمان بهترین فیلم های روز دنیا که برای دوبله وارد کشور می شد. آن سالها، سالهای خوب سینما هم در دنیا و هم در ایران بود.
۵۷۲۴۵
کد خبر 1689227منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: دوبله مجری رادیو و تلویزیون تلویزیون جلال مقامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۳۷۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیمینی که دانشور بود
سیمینِ دانشور و جلال آلِ احمد زوجی بینظیر بودند و به هم میبرازیدند! سیمین نویسندهٔ جریانسازی نبود اما آثارش صاحبسبک و منحصربهفرد است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زندهیاد سیمین دانشور را میتوان پرچمدار داستاننویسی مدرن زنان معرفی کرد. هرچند نام دانشور در کنار جلال همواره و همیشه به یاد میآید، اما او هیچگاه زیر سایه نام زندهیاد آل احمد قرار نگرفت. او به زنان ایران جرأت نوشتن داد؛ امری که بیشتر در گذشته در انحصار مردان بود و کمکم در دهههای گذشته شاهد تغییر بوده است.
هشتم اردیبهشتماه سالروز زنی است که دنیای داستاننویسی زنان ایران را وارد مرحله جدیدی کرد؛ مرحلهای که پس از او نامهایی در یادها مانده و میماند که ادبیات معاصر بخشی بزرگی از هویت خود را مرهون قلم آنهاست؛ از فریبا وفی و زویا پیرزاد گرفته تا شهرنوش پارسیپور و دیگران. سالروز میلاد او بهانهای شده است تا برخی از اهالی فکر و فرهنگ یادی کنند از خالق «سووشون». احمدرضا بهرامپور، پژوهشگر و منتقد ادبی، در بخشهایی از یادداشتی که به همین مناسبت نوشته، آورده است:
سیمینِ دانشور و جلالِ آلِاحمد نیز زوجی بینظیر بودند و به هم میبرازیدند! آلاحمد متفکّر و نویسندهٔ همه فن حریفی بود. او چهرهٔ جریانسازی بود و دریچهای که بهخصوص از منظرِ گفتمانِ فرهنگی به روی داستاننویسان گشود با همهٔ اماواگرهایش همچنان پیروانی دارد. مؤلفههای نثر پرتکاپوی او که مهمترین دستاوردِ نویسندگیاش بود، در نویسندگان پس از او تکثیر شدهاست. دانشور زمانی با آلاحمد آشنا شد که هرکدامشان تجربههایی را در عالم نویسندگی از سرگذرانده بودند. او نیز مانندِ جلال، هم در محافلِ روشنفکری (بهویژه «کانون نویسندگانِ ایران») فعّال بود و هم آثاری در زمینههای داستاننویسی، ترجمه و زیباشناسی در کارنامهاش دارد.
زنی با عطری از گلهای نارنجدر بخش دیگری از این یادداشت آمده است: سیمین نویسندهٔ جریانسازی نبود اما آثارش صاحبسبک و منحصربهفرد است. این دو، بهرغمِ آنکه در پارهای مسائل و مباحث چندان همرأی نبودند، اما «کُفوِ» هم بودند و بهرغم اتفاقهایی که ممکن بود به جداییشان بینجامد، عمری در کنارِ هم عاشقانه زیستند.
نامههایی که جلال و سیمین به هم نوشتند در چند جلد منتشر شده و حاکی از این دلدادگیها است. سیمین نه دنبالهروِ جلال و جار و جنجالهایش بود و نه در برابرِ او قرار میگرفت؛ او همواره درکنارِ جلال میایستاد، البته با حفظِ حریمِ شخصی و مراقبت از استقلالِ فکری و ادبیِ خویش. و جلال حضورِ مستقیم و غیرِ مستقیم و نمادین در آثارِ او نیز دارد. یوسفِ مبارزِ سووشون و سرِ پرشوری که دارد، غربستیزیهای جلال را بهیادمیآورَد. در جزیرهٔ سرگردانی نیز شخصیتِ واقعی و تاریخیِ آلِاحمد در بخشهایی از داستان حضور دارد.
همچنین قرار است به مناسبت سالگرد تولد زندهیاد دانشور و سالگرد ازدواج سیمین و جلال مراسمی فردا، 9 اردیبهشتماه ساعت 14:30 در خانه-موزه جلال آل احمد واقع در تجریش، دزاشیب، خیابان شهید رمضانی، کوچه سیمین دانشور، کوچه پسندیده، بنبست ارض، پلاک 1 برگزار شود.
انتهای پیام/